اینکه به چه چیزی روانشناسی زرد بگوییم داستانی طولانی دارد، زیرا برایش ملاکهای شمول و رد قطعی نداریم. همین عبارت «روانشناسی زرد» عبارتی پوپولیستی است و میتواند عبارتی زرد تلقی شود چون ملاکهای شمول و رد ندارد و در نتیجه تعریف فنی و دقیقی برایش نمییابم.
وقتی اولین تجربه های "زندگی دوم" به مذاقمان خوش آمد، وقتی قطعات پازل واقعیتهای مجازی، افزوده، ترکیبی، توسعه یافته، هوش مصنوعی، بلاکچین، اینترنت همه اشیا، اینترنت سه بعدی و... پا در عرصه همگرایی و پیوند نهادند، در واقع داستان متاورس، یعنی جهان مجازی و دیجیتالی پیش رو، شروع شده بود و اکنون به مدد تلاشهای شرکتهایی مثل فیس بوک یا به بیانی همان متای جدید، می رود تا جنبههای جدی، عینی و کاربردیتر یابد.
حمید ضیائیپرور، با بیان اینکه «وزارت ارتباطات در لایه زیرساختهای فضای مجازی کشور نقش اصلی دارد» درباره نقش هوشمصنوعی در واحدهای ارتباطی و روابطعمومی سازمانها، گفت: هوشمصنوعی میتواند هم در حفظ و امنیت دادهها و هم نگهداری و پردازش دادههای کلان به کمک روابطعمومی بیاید.
فضای مجازی از حیث نوع مناسبات و رفتارهای اجتماعی، بهرغم برخی تمایزات و امتیازها، تفاوتی بنیادی با فضای عمومی ندارد و روزنامهنگاران و فعالان اجتماعی نیز بهجای طرد و ترک آن باید به آگاهیبخشی جامعه در آن مشغول باشند. هریک از رسانهها نیازمند معیارها و شیوهنامههای حرفهای مشخص و قابلبحث و اجماعی است که شکل حضور حرفهایها در این فضا را مشخص سازد. مرامنامهای نه دستوری و از بالا، بلکه مطابق با اصول اخلاق حرفهای و اقتضائات هر رسانه. در این میان اصل اساسی حقیقتگویی و انصاف است.
فضایی است ممتزج با فضای واقعی یا فیزیکی که گاه در برخی امور از آن پیشی میگیرد. این فضا بسیاری از قابلیتها، عناصر و مفاهیم دنیای واقعی از جمله زمان، مکان، فرهنگ، هویت و غیره را در خود جای داده است. فضای مجازی نه به عنوان فضایی در مقابل یا در امتداد فضای فیزیکی که همواره متداخل و پیوسته با آن است.
مصاحبه با یونس شکرخواه از آن جهت اهمیت دارد که او هم رسانه میداند، هم فضای مجازی را به خوبی میشناسد و هم جامعه اطلاعاتی را خوب درک کرده است؛
اصلی وجود دارد به نام «اصل کمکوشی» یا «کمینهگرایی» که ما را به سمت مینیمالیسم میکشاند. ما در تمامی فعل و انفعالاتی که در فضای مجازی اتفاق میافتد، شاهد این پدیده هستیم و همواره گرایش «تلاش کمتر برای انتقال اطلاعات بیشتر» را میبینیم.
شاید یکی از دلایل محبوب شدن سلفی را بتوان دکمه «میپسندم» یا «لایک» دانست که به فرد اجازه میدهد به سرعت به اعتماد به نفس بیشتری دست پیدا کرده و «خود»ش را تقویت کند. اما وقتی تعداد لایکهایی که به ویژه پس از به اشتراکگذاری سلفی دریافت میکنیم به اندازه دلخواهمان نباشد، چه اتفاقی میافتد؟