▪️ ما در زمانۀ حاضر از نظامهای الهیاتی و متافیزیکی دور میشویم و به خرد بشری و علم و تکنولوژی و پیشرفت اجتماعی_سیاسی روی میآوریم. در چنین وضعیتی باید در بحث از حقیقت به مسئلۀ تغییر هم توجه جدی کنیم، زیرا دیگر مثل گذشته نمیتوانیم یک حقیقت غایی، نهایی و مطلق قائل شویم که کسی نباید آن را نقد کند و علیه آن حرف بزند.
سالهای سال ادبا، منتقدان، نویسندگان و هرکسی که فکر میکرد میتواند در این عرصه عرض اندامی کند، پی پاسخ به این سوال گشتند که اصلاً این که ما به آن میگوییم ادبیات، چیست؟ کجاست که ادبیات شکل میگیرد، کجا ادبیات نیست؟ مرز بین متن ادبی و غیر ادبی چیست؟ آیا اصلاً مرزی وجود دارد؟ آیا نمیتوان به هر متنی گفت ادبیات؟
شماره ۱۶۶ و ۱۶۷ (شماره ویژه نوروز ۱۴۰۳) ماهنامه مدیریت ارتباطات با مدیرمسئولی امیرعباس تقیپور و سردبیری علی ورامینی منتشر شد.
شماره بهمنماه ۱۴۰۲ ماهنامه مدیریت ارتباطات، به مدیر مسئولی امیرعباس تقیپور و سردبیری علی ورامینی منتشر شد. پرونده ویژه این شماره دربارۀ نسبت تکنولوژی و فرهنگ است. در ادامه نگاهی مختصر به این شماره داریم.
بیش از بیست سال است که در حوزه روابط عمومی کار میکنم و خوب طبیعتاً بسیاری از کارها بعد این همه سال صورت تکراری اما محتوا و فرم جدید و متنوعی و هیجان انگیز و چالش برانگیزی دارند و شاید همین شرایط است که افراد میتوانند در این شغل دوام بیاورند.
یکصدوشصتوپنجمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات، به مدیر مسئولی امیرعباس تقیپور و سردبیری علی ورامینی منتشر شد.
شماره ۱۶۳ ماهنامه مدیریت ارتباطات به مدیر مسئولی امیرعباس تقیپور و سردبیری علی ورامینی منتشر شد. در این شماره مفاهیم مهمِ پروپاگاندا، اطلاعات نادرست، دروغ پراکنی و سایبربولی بررسی شدهاند و اینکه مجموع پیاده شدن اینها چطور میتوانند فهم غیر واقعی به کاربران بیشمار بدهند.
بسیاری از گونههای غذای ایرانی، تنها خوراکی نیستند که آن را برای سیر شدن سر سفره بگذارند. موجودیت این نوع از غذاها به مناسک، سنتها و اعتقادات و البته تاریخی بلند گره خورده است. آش یکی از مهمترین گونههای غذای ایرانی است.
کمتر موضوعی را در ارتباط با مغز میتوان یافت که تا این حد مورد سوءتفاهم قرار گرفته باشد. از یک سو میتوان پذیرفت نفس بازیهای کامپیوتری یکی از جذابترین و برانگیزانندهترین سرگرمیهای مدرن است؛ تا آنجا که میرود تا جزء یکی از لذتبخشترین تجربیات کودکی درآید. از سوی دیگر در بسیاری از موارد نهتنها با تمرینات فکری و سرعت عمل همراه است، بلکه حداقل تفریح سالمی است.
به گمان من مهمترین مسئلهی فلسفه، چیستی انسان و سؤال ابدی «این آمدن و رفتنم از بهر چه بود» است. بیشترین پاسخها که در عصر مدرن توسط نامدارترین اندیشمندان در حوزههای فلسفه، جامعهشناسی، سیاست و روانشناسی داده شده، با کلیدواژی ازخودبیگانگی پیوند خورده است.
شاید یکی از اشتباهات معماری امروز نادیدهگرفتن احساس رضایتی باشد که انسان از کشفکردن به دست میآورد. کنجکاوی ذاتی بشر در درک و جذبِ جهان و از پس آن لذتی که از این درک حاصل میشود، میتواند در معماری پاسخ داده شود. فضای خالی از رمز و راز، برانگیخته نمیکند؛ زیرا مخاطب چیزی برای کشفکردن نمییابد. در فضاهای سرراست و شفاف جستوجوگر نیستیم، مکثی نخواهیم کرد و ارتباط عمیقی با معماری برقرار نمیکنیم.
انسان و جهان پیچیدهی ذهنیاش محل بههمرسیدن مجموعۀ وسیعی از باورهاست؛ باورهایی که رویکرد ما را به سه پرسش حیاتی و مهم در ساحت روانیمان روشن و مشخص میکند؛ «من کیستم؟ جهان چگونه جایی است؟ آدمها چگونه موجوداتیاند؟» شاید سادهسازی و تقلیلگرایی باشد، اما انسان برآیند باورهایی است که در ذهن دارد. به عبارتی کیفیت انسانی ما تحت تأثیر صحت و درستی و البته فایدهمندی باورهایی است که یا از محیط دریافت کردهایم یا خود به دستشان آوردهایم. داشتن برخی باورها و البته فروریختنشان، ممکن است انسان را به مرحلۀ «شهر ویرانشدۀ درون» برسانند.
علاقه به اخبار، برآمده از اجتماعیبودن انسان و میل او به لمس موقعیتهای ناشناخته است. هیچ روزی نیست که جهان «بیخبر» باشد. روزانه اخبار زیادی از جنگ، جرم، جنایت، فحشا، ستم، آلودگی، بحران و هرجومرج در جریان است.