به گزارش ما آنلاین، مقدمه: این روانپزشک معتقد است که ما دیگر غریزه ی طبیعی نداریم و غریزه های ما توسط رسانه، تکنولوژی وساختار قدرت دستکاری شده است. سرگلزایی معتقد است که میل وافر ایرانی ها به عضویت در شبکه های اجتماعی تنها به خاطر میل به سرک کشیدن در حریم خصوصی دیگران نیست، بلکه بسته بودن فضاهای اجتماعی واقعی باعث این پدیده شده است.
به لحاظ روانشناختی نیاز به حریم خصوصی از چه زمانی در انسان شکل می گیرد؟ اساساً این نیاز در انسان چگونه شکل میگیرد؟
اریک فروم، فیلسوف و روانکاو آلمانی نظرش این است که مهمترین کشمکش انسان، کشمکش بین امنیت و آزادی است. وقتی که آدم در شرایط ناامن قرار میگیرد و ترس و اضطراب پیدا میکند، مهمترین چیزی که میخواهد امنیت است؛ وقتی در شرایط امن قرار میگیرد و کاملا خیالش راحت میشود، مهمترین چیزی که میخواهد آزادی است. وقتی که انسان در شرایط ناامن قرار میگیرد اضطراب او را اذیت میکند، پس او به دنبال نظم است، به دنبال چارچوب و ثبات است؛ ولی وقتی در شرایط کاملاً امن قرار میگیرد، آن وقت دچار روزمرّگی و یکنواختی میشود و اشتیاق به تنوّع و آزادی و ساختارشکنی در او سربرمی کشد. به همین دلیل است که شما میبینید در کشورهایی که در آنها ناامنی بیشتر است، مردم بیشتر خشن میشوند چون خشونت ثمرهی اضطراب است در حالی که در کشورهایی که توسعهیافته هستند و شرایط امن و باثباتی دارند، ملال و افسردگی بیشتر میشود و این ملال و افسردگی گاهی اوقات حتی منجر به اقدام به خودکشی میشود یا شکل شایعتر واکنش به ملال این است که در این جوامع مصرف مواد بالا می رود.
این ماجرای حریم خصوصی هم در واقع باز به همین تضاد میان امنیت و آزادی برمیگردد؛ یعنی معمولاً ما در شرایط ناامن نیازمان به حریم خصوصی کمتر میشود برای اینکه یکی از چیزهایی که به ما امنیت، آرامش و ثبات میدهد این است که در جمع باشیم. در ابتدای تولد هم که ما در شرایط ناامنی قرار داریم و هیچ کدام از نیازهای خودمان را نمیتوانیم برآورده کنیم اساساً چیزی تحتعنوان نیاز به حریم خصوصی در ذهن ما شکل نمیگیرد و بچهها نیاز زیادی دارند به این که در آغوش گرفته بشوند، به مادر، پدر و یا به سایر مراقبینشان بچسبند و اساساً چسبندگی یا clinging دارند و به محض این که جدا میشوند دچار اضطراب میشوند بهخصوص در زمانی که مغز بچه آنقدر رشد کرده که میتواند متوجه بشود که الآن مادر در کنارش نیست، اضطراب جدایی شدیدی پیدا میکند. این اضطراب جدایی از حدود ۶ ماهگی آرامآرام شروع میشود و در ۹ تا ۱۰ ماهگی بهصورت شایع همهی بچههای نرمال دچار Separation anxiety یا اضطراب جدایی میشوند که در این سن این اضطراب اختلال محسوب نمیشود، اضطراب جدایی طبیعی محسوب میشود و تا ۲-۳ سالگی هم ادامه پیدا میکند و بعد از ۲-۳ سالگی اگر بچه احساس امنیت پیدا کند که پدر و مادرش در دسترس هستند و جای دوری نمیروند و حواسشان به من هست، آن وقت آرام آرام شروع میکند به فاصله گرفتن از آنها و شروع میکند به این که آزادی را تجربه کند و دوست دارد از بغل پدر و مادر فاصله بگیرد؛ ولی همچنان نیاز به حریم خصوصی تا زمان نوجوانی برای کسی مطرح نیست و بچهها از این که پدر و مادر کیفشان را وارسی کنند، آنها را مدرسه ببرند، ازشان سؤال کنند و اتاقشان را مرتب کنند هیچ ناراحت نمیشوند تا دوران نوجوانی که آن وقت چون تکلیف رشدی دوران نوجوانی استقلال و خودبسندگی است، نوجوانها برای این که استقلال خودشان را به خودشان و دیگران اثبات کنند، آزادی برایشان مهمتر از امنیت میشود و این باعث میشود که نوجوانها هم رفتارهای پرخطر بیشتری انجام بدهند و هم ترجیح بدهند که از پدر، مادر و از خانواده دور شوند و با دوستان شان بیرون بچرخند، بیرون رفتن را به درخانه ماندن ترجیح میدهند، فاصله گرفتن از والدین برایشان جذابیت پیدا میکند و با والدین و سلیقه ها و ارزش های والدین لجبازی میکنند.
گفت و گوی #علی_ورامینی (ماهنامه #مدیریت_ارتباطات) با #دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک