17
دربارۀ اقتصاد سیاسی «فیلترینگ» و طرح «صیانت» در ایران

این زنگ‌ها برای که به صدا درمی‌آیند؟

  • کد خبر : 5569
این زنگ‌ها برای که به صدا درمی‌آیند؟
بررسی و تحلیل فیلترینگ رسانه‌های اجتماعی در ایران در چهارچوب اقتصاد سیاسی نظام ارتباطی و رسانه، نشان می‌دهد هر وقت زنگ فیلترینگ به صدا در‌آمده، عده‌ای از معتمدان رانت‌خوار مستقیم و غیرمستقیم به سود کلان مادی و اقتصادی دست یافته‌اند.

به گزارش ما آنلاین، منصور ساعی، استادیار ارتباطات پژوهشگاه علوم انسانی در یادداشتی با عنوان «این زنگ‌ها برای که به صدا درمی‌آیند؟» دربارۀ اقتصاد سیاسی «فیلترینگ» و طرح «صیانت» در ایران پرداخته است که در ادامه آن را می‌خوانید:

بررسی و تحلیل فیلترینگ رسانه‌های اجتماعی در ایران در چهارچوب اقتصاد سیاسی نظام ارتباطی و رسانه، نشان می‌دهد هر وقت زنگ فیلترینگ به صدا در‌آمده، عده‌ای از معتمدان رانت‌خوار مستقیم و غیرمستقیم به سود کلان مادی و اقتصادی دست یافته‌اند. برآوردهای تخمینی نشان می‌دهد که تنها در سال ۱۳۹۹ گردش مالی بازار فروش فیلترشکن ۵۰ میلیارد تومان در ماه و ۶۰۰ میلیارد تومان در سال بوده که به نظر برخی کارشناسان، با توجه به عدم برخورد با فروشندگان، افرادی که دارای رانت هستند، در این بازار پرسود حضور دارند.

طرح صیانت از حقوق کاربران فضای مجازی نیز از رویکرد اقتصادی – سیاسی رسانه قابل تبیین است. در طرح صیانت، مجلس و دولت سعی دارند به بهانه حفظ حقوق کاربران فضای مجازی و حریم خصوصی با اعمال تنظیم‌گری، مقررات‌گذاری، اعطای مجوز به ارائه‌دهندگان خدمات پایه کاربردی داخلی و خارجی و اعمال خط‌مشی محدودیت‌های ترافیکی برای کاربران، آب به آسیاب رانت‌خواران (افراد معتمد نظام سیاسی) بریزند که از آن، منافع اقتصادی سرشاری نصیب‌شان می‌شود.

در طرح صیانت، صندوقی را برای حمایت از ارائه‌دهندگان خدمات پایه کاربردی داخلی و محتوای مرتبط پیش‌بینی کرده‌اند که مشخص نشده به چه شرکت‌ها، اپلیکیشن‌های موفق یا شکست‌خورده داخلی، به چه میزان و چرا و چگونه باید تسهیلات و بودجه حمایتی داده شود و چگونه میزان اثربخشی این حمایت‌ها رصد و سنجیده می‌شود؟ این ابهام و خلأ به یک امتیاز اقتصادی مهم برای افراد و شرکت‌های دارای رانت و معتمد و ناکارآمد داخلی تبدیل می‌شود، نه حمایت هدفمند از استارتاپ‌های دانش‌بنیان بخش خصوصی واقعی فاقد رانت.

همچنین در طرح صیانت به‌مانند برنامه فیلترینگ، مطابق با سند شبکه ملی اطلاعات، تعریف پهنای باند بین‌المللی برای کاربران حداقل سه‌برابر پهنای باند داخلی محاسبه می‌شود. بدین معنا که هزینه میزان دسترسی به رسانه‌های اجتماعی خارجی افزایش می‌یابد و این یعنی از جیب کاربران، هزینه ترافیک بین‌المللی پرداخت می‌شود.

به نظر می‌رسد طرح صیانت و سیاست فیلترینگ، عرصه جدال نسل پیر و فناوری‌گریز – که همان نسل مهاجران دیجیتال هستند – با نسل جوان تکنوفیل (دوستدار فناوری) و نسل بومیان دیجیتال (کودکان و نوجوانان) است. مهاجران باید به جای جدال و ستیز با جهان دیجیتال، ارزش‌ها، هنجارها و قواعد جهان جدید را بشناسند و با در پیش گرفتن راهبرد گفت‌وگو و مدارا در خلق جهان حال و آینده مشترک، به نسل‌های نو کمک کنند.

گرچه مقررات‌گذاری و تنظیم‌گری خوب است، اما طرح صیانت فعلی و فیلترینگ گسترده رسانه‌های اجتماعی تنها به تعمیق شکاف، عصیان نسلی، تنش‌های اجتماعی و فساد اقتصادی (ناشی از برخورداری از رانت) و کاهش کیفیت خدمات اینترنتی و کاهش سرمایه اجتماعی نظام سیاسی می‌انجامد و به خلق ثروت ملی و خلق آینده مشترک منجر نمی‌شود.

متن کامل این یادداشت را می‌توانید در شماره ١۴۴ ماهنامه مدیریت ارتباطات بخوانید.

انتهای پیام

لینک کوتاه : https://cmmagazine.ir/?p=5569

    ثبت دیدگاه