به گزارش ما آنلاین، دوم: اختلالهایی که بهویژه در رسمالخط و املای کلمات دیده میشود، (نمونههایی مثل راجبه، مچکرم، اصتقلال! و…)، بیشتر به نادانی و بیسوادی کاربران مربوط میشود و بازتابی از نارساییها در نظام آموزشی و جریان سوادآموزی ماست و به زبان پارسی یا رسانههای نو ارتباط چندانی ندارد.
سوم: در میان سه شاخه اصلی از نثر جدید پارسی (روزنامهنگارانه، دیوانی رسمی، داستانی) لحن و بافت کلام در فضاهای مجازی از نظر سبکشناسی ترکیبی از نثر روزنامهنگارانه و داستانی است. نثر دیوانی رسمی که در ادارهها یا اخبار و گفتمان رسانههای رسمی و دولتی رواج دارد، جز در مقام طنز و شوخی در فضای مجازی رواجی نیافته است.
چهارم: دایره موضوعها و پهنه ارتباطها و گاه عمق مطالبی که به زبان پارسی در شبکههای مجازی منتشر میشود، بهکلی با سایر زبانها متفاوت است. چنین مینماید که شبکههای مجازی و زبان پارسیای که در میانهشان جاری شده، همزمان، همچون نوعی ابزار خودآموزی و بایگانیای برای اندوختههای فرهنگی عمل میکند. کارکرد اصلی شبکههای مجازی در سایر کشورهای دنیا بیشتر گپوگفتهای روزمره و عادی است و بهندرت بحثهای فلسفی، ابراز نظرهای علمی، جدلهای سیاسی، نقد عقلانی و مشابه اینها در آنها یافت میشود.
پنجم: نوعی چرخش به سمت زبان ادبی کلاسیک پارسی در فضاهای مجازی دیده میشود. هرچند در ابتدای کار و دوران وبلاگنویسی انتشار شعرهای نو و سپید رواجی فراوان داشت، چنین مینماید که نوعی انتخاب طبیعی در این میان عمل کرده و امروز فضای ادبی فیسبوک و تلگرام یکسره در اختیار شعرهای بزرگانی مانند حافظ و مولانا و سعدی و فردوسی است؛ یعنی به شکلی نامنتظره، این فضای مجازی گسترده که با سوگیریهای سیاسی و تنگنظریهای ایدئولوژیک رسانههای کاغذی محدود نمیشود، همچون فضایی برای بازآموزی و بازسازی سلیقه ادبی ایرانیان عمل میکند.
ششم: کشمکش و دعوا در فضای مجازی اصولاً امری محتمل و رایج است. یک دلیل آن ناشناس بودن طرفهای درگیر در بسیاری از گفتوگوهاست و دلیل دیگرش نارسایی متنِ نوشته شده برای انتقال احساسات و عواطف است، ایرادی که کوشیدهاند با استیکرهای گوناگون برطرفش کنند. هرچند در ابتدای رواج فیسبوک بحثهای داغ و توهینآمیز رواج داشت و ناسزاگویی و فحاشی بسیار دیده میشد، بهتدریج نوعی اخلاق گفتمانی در فضای مجازی شکل گرفته و حدومرزهایی از جنس ادب و خویشتنداری بر این فضاها چیره شده است. البته، هنوز گروههای سیاسیای مانند قومگرایان و تجزیهطلبان هستند که گفتمانشان اصولاً به ناسزا و فحاشی آمیخته است، و هنوز کسانی هستند که با هویتی مشخص به فحاشی و ناسزاگویی به این و آن مشغولاند، اما شمارشان و اعتبارشان و درجه نفوذ گفتمانشان بسیار محدود و رو به انقراض است.
نتیجهای که از این شش مشاهده بر میآید این است که نباید چندان نگران رویارویی زبان پارسی و فضاهای مجازی بود. فضای مجازی همچون آینهای شفاف و افشاگر است که سلیقه جمعی مردم را باز میتاباند، بحث و تبادل نظر عمومی درباره مسائل را ممکن میسازد و برای انتخاب طبیعیِ منشها و عناصر فرهنگی و ساختهای گفتمانی نوعی چارچوب مستند و مدون و ساختار یافته فراهم میآورد. تجربه نشان داده که زبان پارسی توانمندی و انعطاف لازم برای سازگاری با این فضاهای نو را دارد و قواعد و الگوهایی که در این زمینه از دل آن نمایان میشود، به استواری و اقتدار بیشتر آن یاری میرساند.
📖متن کامل این یادداشت را در شماره ۷۸ ماهنامه مدیریت ارتباطات بخوانید.
☎️برای تهیه آرشیو شمارههای مختلف مدیریت ارتباطات با تلفن ۸۸۹۰۴۶۱۶ تماس بگیرید.